او، همان آب و سرا در مجموع به معنای مکان، جایگاه و سرزمین آب می‌باشد

آسارا

روستا، مرکز بخش و اینک شهر زیبا و مشهور در چهل کیلومتری شمال کرج.
این جای‌نام متشکل از دو واژه؛
او، همان آب.
و سرا در مجموع به معنای مکان، جایگاه و سرزمین آب می‌باشد.
در خصوص نقش بی‌بدیل، حیرت‌انگیز و قابل تامل آب در جای‌نام‌شناسی بارها مطالبی را به استحضار رسانده‌ام.
آنگونه که می‌دانید، بیشترین و پرشمارترین جای‌نام‌ها در ایران و جهان ریشه در آب دارد.

“آب جای‌نام‌شناسی” پر تکرار‌ترین نام‌ها در جهان می‌باشد.
علاوه بر آب برخی دیگر واژگان مرتبط با آب عبارت‌اند از
دریا، رود، دره، نهر، جوی، چشمه، برف، باران، ابر، یخ، قنات، کاریز، چاه، چم، چمک، بند، استخر (اسل)، بخار، مه، قطره، شبنم، تر، خشک و ده‌ها واژه مشابه دیگر و همچنین ترکیب‌های متعدد دیگری که کلمه (آب/او) به صورت پیشوند و پسوند و میانوند در آنها به کار رفته است.
تالاب و آبسرک از این جمله‌اند. همچنین نام‌واژگان زیبایی همچون قلقلک، شرشرک و چک چک.

به این مجموعه قابل تامل می‌بایست جای‌نام‌هایی همچون سرگاه، نوبند و گلبند را اضافه کرد. از این روست که آب جای‌نام‌شناسی پر‌شمارترین جای‌نام‌هایی را به خود اختصاص داده است.
کلمه او، به طرز حیرت‌آوری در جای‌نام‌شناسی بسیاری از رودها در اروپا نیز به کار رفته است.
دانوب، دن، ولگا (به معنای رطوبت)، اونگا، اودر، اسال، اوفا و شماری دیگر از رودها به ویژه در حوضه دریای سیاه. ضمن اینکه ocean به معنای اقیانوس نیز آب را به اذهان متبادر می‌سازد.

باز گردیم به آسارای زیبا.
بخش عمده‌ای از سوابق خدمتی‌ام در قالب آموزگار، مدیر و رئیس اداره، در این روستای زیبا گذشت. با اطمینان اعلام می‌دارم، آسارائی‌ها جزء بهترین، صمیمی‌ترین و البته قدردان‌ترین انسان‌ها هستند.
در اهمیت و ارزش آب در جای‌نام‌شناسی خوب است نگاهی بیندازیم به چند روستای همسایه آسارا.
سیرا، سرزمین مشحون، پر و لبالب از آب.
پلخواب (پیلیخ/پلق/جوشش + آب) پیلیخ او، سرزمینی که آب از آن جوشش می‌کند.
اویزر، (اوی سر) روستای واقع در سرچشمه آب.
ری زمین، زمین غرق در آب.
دره دربند که از بلندی‌های سیویچال ، کوه مشرف به روستاهای کهنه ده و آزاد بر و اویزر سرچشمه می‌گیرد، پس از گذر از روستای زیبای تکیه سپهسالار و دریافت آب دره نادو و دره کیاسر به آسارا رسیده و آنگاه به رود کرج می‌ریزد.

“وصف آسارا”
جوانی رعنا را ماند، شولا به دوش -چیزکی شبیه آرش- دامنه “لت سرک” را در نوردیده رو به آفتاب، سینه به سینه هفت‌خوانی به آسارا می‌نگرد، به
جیرین باغ، کلاکک، گل پشته، معرکه، سرخرگ، رودبارک و آندستی زمین…
خاله زهرا در میون محله، مجمع به سر، پیشاپیش دیگر بانوان اهل نذر خنچه به سر، مردم را به ولیمه نوروزی در باغ زیبای حوالی مسجدک فرا می‌خواند؛

چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند، از آن خسروان یادگار.

مهراب رجبی

  • نویسنده : مهراب رجبی