حجم بالای اخبار تلخ، زنگ خطری برای جامعه است
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جهان البرز، ابراهیم نوروزی فر، رئیس سازمان بسیج رسانه استان البرز در یادداشتی نوشته است: حجم اخبار تلخ جامعه بالا رفته است، اتفاق پشت اتفاق؛ تا جایی که دستاورد رسیدن نفت کش های ایرانی به قاره آمریکا یا حتی آغاز به کار مجلس جدید به چشم نمی آید. برای برههای […]
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جهان البرز، ابراهیم نوروزی فر، رئیس سازمان بسیج رسانه استان البرز در یادداشتی نوشته است: حجم اخبار تلخ جامعه بالا رفته است، اتفاق پشت اتفاق؛ تا جایی که دستاورد رسیدن نفت کش های ایرانی به قاره آمریکا یا حتی آغاز به کار مجلس جدید به چشم نمی آید.
برای برههای دو الی سه هفتهای، این حجم از اخبار تلخ و شیرین که گاهاً سایه یکی بر دیگری مستولی می شود، در یک جامعه حکایت از وضعیت قابل تامل دارد و در واقع زنگ خطری است که مبین اوضاع جامعه در ابعاد مختلف است و ناامنی روانی که به واسطه مداخله و اظهار نظرهای همگان در مورد مسائلی که شاید از حیطه سواد و تخصص آنها خارج باشد نیز مزید بر علت و دستمایه رفتارهای سیاسی سیاستمداران غیر شده و رسانه های خارجی را به سمت تلخی های داخلی مان سوق داده است.
اتفاقی که شاید اگر در کشور دیگری با همین کیفیت یا شاید بدتر از آن رخ دهد تا این اندازه جلب توجه نمیکند و این امر مبین آن است که برخی از گرفتاری های امروز تبعات رفتارهای به ظاهر بی اهمیتی است که برای برخی در آن سوی مرزها پر اهمیت عمل می کند.
البته که در جامعهای که اصول اسلامی حاکم است، نباید اتفاقاتی به تلخی مرگ رومینای نوجوان رخ دهد و حال که رخ داده چگونه باید عمل کرد؟ این صرفا یک پرسش انتقادی نیست؛ یک سوال اساسی است که پاسخش را میتوان در حوزههای مختلف با بررسیهای دقیق کارشناسانه جستوجو کرد و از قضا ریشه همه مشکلات ما به آنجا برمیگردد و این همان عدم بلوغ سیاسی برخی افراد فعال در فضای مجازی است که به جای حل مسئله به سمت پاک کردن صورت مسئله می روند.
روزی اعدام را تقبیح و رد می کنند و روزی دیگر آن را برای پدر رومینا واجب الاجرا میبینند. حجم بالایی از خانوارها به دلیل مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی نمیتوانند تمرکز درستی روی ساختار خانواده و به صورت مشخص کودکانشان داشته باشند. علاوه بر ریشهی اقتصادی، از نظر فرهنگی هم به گونهای عمل کردهایم که در نگاه بزرگ و کوچکمان تمنا و مداخلات غیر کارشناسانه و بی مناسبت موج میزند.
در مقایسههای آماریمان، هرگز به افزایش چشمگیر تعداد قتل های ناموسی و خانوادگی اشاره نمیکنیم اما معتقدیم در نوردیدن تحریم های معاندانه دیگر کشورها و رسیدن به قاره آمریکا و ونزوئلا کاری بیهوده و بی مناسبت است و گره ای از کار مملکت باز نمی کند. چرا به دنبال راهکارهای تقویت کوچکترین سلول اجتماعی جامعه که خانواده نام دارد، نمیرویم؟
آیا با وجود زیر سوال رفتن امنیت روانی جامعه، دستمایه قرار دادن آن توسط رسانه های معاند کار درستی است؟ بحث، زیر سوال بردن همدردی ها و ابراز تأسف ها نیست؛ تلنگر است. تلنگر به خودمان که ریشهی این افزایشهای منفی کجاست؟ غیر از این است که تا ریشهها و دلایل را پیدا نکنیم، قادر نخواهیم بود اصلاح را در دستورکار قرار دهیم؟!
آیا وقت آن نرسیده در ابراز حساسیتهایمان اولویتبندی کنیم؟ آن زمان است که هنگام بروز فاجعهای چون مرگ رومینا، آتنا و بنیتا، خودمان را پشت دادخواهی و ابراز خشم عمومی مردم پنهان میکنیم و هر کدام در لباس یک مسئول وظیفهشناس، تلاش نمی کنیم با اجرای سریع و خارج از نوبت قصاص، بر این خشم سوار شویم و قدرتنمایی کنیم.
انتهای پیام/